ایران شرقی/
چهارشنبه هفته گذشته طی یک نشست مهم در «سوچی» روسیه، رؤسای جمهوری سه کشور ایران، ترکیه، و روسیه دیدار و گفتگو کردند که محور اصلی گفتگوهای «روحانی»، «اردوغان» و «پوتین» اعلام پایان جنگ در سوریه و بررسی وضعیت پسا داعش در این کشور بود.
در همین رابطه، موسسه مطالعات ایران شرقی، با درنظرداشت اهمیت این نشست، نقطه نظر تنی چند از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی روس را در خصوص نتایج این نشست و ابعاد احتمالی آن جویا شده است که مهمترین دیدگاههای ایشان بدین شرح است:
«لئونید ساوین» سردبیر مجله روسی «ژئوپلیتیک»، رئیس مؤسسه بینالمللی «جنبش اوراسیا» و همچنین مدیر کل بنیاد نظارت و پیشبینی توسعه فضاهای فرهنگی و سرزمینی:
♦ نشست رؤسای جمهور روسیه، ایران و ترکیه در سوچی تلاشهای مثبت این سه کشور برای بازگرداندن حاکمیت سوریه، راهاندازی گفتوگوها بین نیروهای مختلف سیاسی سوری و به پایان رساندن عملیات ضد تروریستی در این کشور را به نمایش گذاشت.
به این نکته مهم نیز باید اشاره کرد که تقریبا به طور همزمان، دیدار وزرای امور خارجه و رؤسای ستاد نیروهای مسلح روسیه، ایران و ترکیه نیز صورت گرفت و پیش از آن نیز «ولادیمیر پوتین» با سران تعدادی از کشورهای منطقه مذاکرات تلفنی انجام داد. بنابراین میتوان گفت تصمیمات سران با در نظر گرفتن ملاحظات لازم و در نظر گرفتن پیامدهای احتمالی صادر شده است.
آنچه مشخص است غرب از هر طریقی قصد دارد، مانع روند صلح در منطقه گردد. البته بیانیه «آیتالله خامنهای» در این خصوص که "سم" تروریسم در منطقه توسط آمریکا، صهیونیستها و مرتجعین عرب پخش شده است، نیز برای درک وضعیت موجود مهم میباشد.
ضمنا در اول نوامبر آیتالله خامنهای با ولادیمیر پوتین ملاقات داشت که این موضوع همراه با تدوین یک راهبرد کلی برای مقابله با تحریمهای غرب، مورد بررسی قرار گرفته بود.
روسیه در مورد سوریه عملا هیچ اختلافی با ایران ندارد. با توجه به مواضع هماهنگ مسکو و تهران، ترکیه نیز به دنبال نزدیک شدن به آنها برآمده است. با توجه به افزایش اختلاف میان «آنکارا» از یک سو و «واشنگتن» و «بروکسل» از سوی دیگر، اهمیت نزدیکی هرچه بیشتر ترکیه به ائتلاف در حال شکلگیری روسیه و ایران افزایش یافته و به نظر میرسد باید امکان خروج ترکیه از «ناتو» نیز در نظر گرفته شود.
البته بهتر بود سایر کشورهای منطقه نیز برای قطع روابط با آمریکا و اقمارش تشویق شوند که این مهم باید با دقت تمام صورت گیرد. به عنوان مثال در قطر پایگاههای نظامی آمریکا وجود دارد ولی سیاستهای منطقهای این کشور از زمان آغاز درگیریها در سوریه به طور مثبت تغییر کرده است.
البته هنوز باید روی تدوین استراتژی برای حل مسئله کردهای سوریه کار و تلاشهای لازم صورت گیرد. به طوریکه ایران به دلیل حضور طولانی مدت در عراق و درک پیچیدگیهای این موضوع در سیاست داخلی، ایده و دیدگاههای مشخصی دارد، در حالیکه روسیه فعلا در موقعیت ناظر از راه دور قرار گرفته است. ترکیه نیز در ظاهر هیچ پیشنهاد روشنی حتی برای کردهای داخل کشور خود ندارد که این موضوع میتواند منجر به واکنشهای غیر واقعی این کشور نسبت به روند صلح سوریه (حداقل در بخشهای شمالی) شود.
اینها همه ضرورت تداوم تماسها در عالیترین سطوح و هماهنگی بیش از پیش اقدامات دولتهای حاضر و فعال در «فرآیند آستانه» را میطلبد.
«واسیلی پاپاوا» مدیر موسسه مطالعات خاورمیانه و قفقاز:
♦ در طول هفته گذشته فعالیتهای دیپلماتیک روسیه، ایران و ترکیه در رابطه با سوریه تشدید شد تا به جنگی طولانی مدت پایان داده شود. به طوریکه در 19 نوامبر شهر آنتالیای ترکیه میزبان نشست اختصاصی وزیران خارجه این سه کشور در خصوص سوریه بود. این نشست در آستانه دیدار «ولادیمیر پوتین»، «حسن روحانی» و «رجب طیب اردوغان» رؤسای جمهور روسیه، ایران و ترکیه صورت گرفت که در آن طرفین دیدگاههای خود نسبت به مصالحه سوریه را مطرح کردند.
در 20 نوامبر نیز پوتین با «بشار اسد» در شهر «سوچی» دیدار کرد که طی آن سران روسیه و سوریه پیرامون اصول اساسی ایجاد روند سیاسی برای حل مسالمت آمیز مسئله سوریه بحث و گفتوگو کردند.
رئیس جمهور بشار اسد از پوتین بابت مشارکت در مبارزه علیه تروریسم قدردانی و ابراز امیدواری کرد که جنگ و خونریزی در سوریه هر چه زودتر به پایان رسیده و زمینه برای مذاکرات صلح آمیز فراهم شود.
رئیس جمهور سوریه همچنین گفت که کشورش روی حمایتهای روسیه برای اطمینان از عدم دخالت بازیگران خارجی در روند سیاسی و همچنین پشتیبانی از فرآیندی که در آن خود سوریها حضور خواهند داشت، حساب باز کرده است.
از سوی دیگر، در 21 نوامبر و در آستانه نشست سران سه کشور در سوچی، دیدار رؤسای ستاد کل نیروهای مسلح ترکیه (ژنرال خلوصی آکار)، ایران (سرلشگر محمد باقری) و روسیه (ژنرال والری گراسیموف) برگزار شد. مقامات نظامی این کشورها در خصوص مناطق امن و ایجاد محیط مساعد برای بازگشت مردم به خانههای خود و باز کردن راه برای مذاکرات آتی بین دمشق و مخالفان بحث و تبادل نظر کردند.
و در نهایت در 22 نوامبر در سوچی رؤسای جمهور روسیه، ایران و ترکیه با توجه به شرایط جدید - یعنی نابودی نیروهای اصلی داعش در سوریه و عراق، موضوع حل و فصل سیاسی مسئله را مورد بررسی خود قرار دادند.
حسن روحانی در این نشست اظهار داشت: بحران سوریه از آغاز به دلیل مداخلات خارجی و از جمله از طریق اعزام شبه نظامیان و اسلحه و سایر حمایتها از گروههای جنگجو و تروریست پیچیده و طولانی شد.
رئیس جمهور ترکیه نیز تأکید کرد که حل و فصل مشکل سوریه به صورت عمده توسط همکاریهای سه کشور (روسیه، ایران، ترکیه) از طریق «فرآیند مذاکرات آستانه» میسر شده است. به اعتقاد اردوغان، این تلاشها برای رسیدن به نتیجه نهایی قطع کامل اقدامات مسلحانه همچنان باید ادامه یابد.
همچنین رهبران سه کشور با توجه به دستاوردهای موجود در امر مبارزه با تروریسم و کاهش قابل توجه خشونت در سوریه، چگونگی اقدامات بعدی در جهت تامین ثبات بلندمدت در این کشور را مورد بحث و بررسی قرار دادند.
به اعتقاد پوتین، نشست سوچی باید زمینه برای شکلگیری «کنگره گفتوگوی ملی» که در آن هم دولت سوریه و هم گروههای مختلف مخالف متمایل به مذاکرات با دمشق حضور خواهند یافت، را فراهم کند.
تاریخ برگزاری کنگره هنوز مشخص نشده است اما مسکو امیدوار است که در آن طیف گستردهای از نمایندگان تمام گروههای قومی و مذهبی شامل رهبران اپوزیسیون از شهرهای مختلف سوریه و خارج از آن مشارکت کنند. جهت حضور در این کنگره از نمایندگان 33 سازمان سوری، سازمان ملل متحد، صلیب سرخ و سازمان بهداشت جهانی دعوت شده است.
این پیش بینی وجود دارد که در این کنگره، پارامترهای نظام دولتی سوریه و قانون اساسی جدید آن تعیین و بر این اساس تحت نظارت سازمان ملل انتخابات آزاد و عادلانه با مشارکت تمام سوریهای واجد شرایط برگزار گردد. این در حالی است که ترکیه نسبت به حضور حزب سوری «اتحاد دموکرات» در این کنگره موضع مخالف داشته و این حزب را به دلیل ارتباط آن با حزب ممنوع کارگران کردستان، یک سازمان تروریستی میداند.
پوتین همچنین از رهبران کشورهای دیگر نیز خواست تا با تهیه برنامه جامع بلندمدت و در نظر گرفتن این واقعیت که سوریه متحمل تخریب و خسارات بسیار گستردهای شده است، به کمکهای خود برای بازسازی زیربناهای این کشور ادامه بدهند.
در این میان اسرائیل اصرار دارد که حضور نظامی ایران در سوریه به حداقل برسد. مقامات سیاسی و نظامی اسرائیل بارها اعلام کردند که اجازه حضور گروههای مسلح طرفدار ایران در نزدیکی مرزهای خود را نخواهند داد و اقدامات لازم برای «خنثیسازی تهدید امنیت ملی» را دنبال خواهند کرد.
باید گفت که حل و فصل مسالمتآمیز بحران سوریه نیاز به سازش میان تمام طرفهای درگیر در این بحران از جمله روسیه، ترکیه، ایران، دولت بشار اسد و همچنین آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی به نمایندگی از شیخنشینان نفتی را دارد.
تشدید فعالیتهای دیپلماتیک روسیه، ایران و ترکیه نشان داد که آمریکا و اتحادیه اروپا در حاشیه این فرآیند قرار گرفتهاند. پاسخ این پرسش که آیا کشورهای مهم غربی به ابتکار صلح سوریه با محوریت «مسکو-تهران-آنکارا» خواهند پیوست، نه تنها به مانور سیاسی - دیپلماتیک رهبران این کشورها ارتباط دارد بلکه به آن نیز بر میگردد که این کشورها به چه میزان برای امتیاز دادن به آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی (از منافع منطقهای این کشورها نمیتوان کاملا صرف نظر کرد) آماده میباشند.
«یوری ماواشوف» مدیر سیاسی مرکز مطالعات ترکیه معاصر در «مسکو»:
♦ نشست سه گانه روسیه، ایران و ترکیه در «سوچی» از اهمیت بالای تاریخی برخوردار میباشد. زیرا برای نخستین بار است که پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در قلمرو اوراسیا کشورهایی که از جمله بازیگران مسئولیت شناس میباشند و به طور سنتی نقش مهمی را در منطقه بازی میکنند، وضعیت جدیدی را شکل میدهند.
جنگ سوریه به نحوی نقش آغاز حرکت به سوی "نظم نوین جهانی" (به عنوان یک سیستم امنیتی جایگزین) را بازی کرد.
در سال 2011 تصور این موضوع که کشورهای دارای دیدگاههای متضاد نسبت به مشکل سوریه نه تنها بتوانند بین خود به توافق برسند بلکه طرفهای درگیر را نیز پشت میز مذاکرات قرار بدهند، غیر ممکن بود. اما در ادامه این همکاریهای مشترک تمرکز روی مسائل اصلی با اهمیت خواهد بود.
سوال این نیست که آیا روسیه، ایران و ترکیه به یک صلح پایدار در سوریه دست خواهند یافت یا نه، بلکه این واقعیت باید پذیرفته شود که تنها این بازیگران بینالمللی هستند که فرصتی واقعی در اختیار دارند که آن را میتوانند به مردم سوریه تقدیم کنند. اینکه چگونه از این هدیه استفاده خواهد شد، فقط به سوریها مربوط میباشد.
در واقع حل و فصل مسالمت آمیز در چهار مرحله صورت خواهد گرفت. پس از نشست سوچی، دیدار «ژنو» برنامهریزی شده است و در پایان ماه نوامبر، ملاقات گروه «ریاض» انجام و در تاریخ 3 دسامبر نیز باید کنگره گفتوگوی ملی برگزار گردد. با توجه به بیانیههای هماهنگ رؤسای جمهور، وزرای خارجه و فرماندهان ستادهای مرکزی ارتشهای کشورهای ایران، روسیه و ترکیه، یک نتیجه سیستماتیک و جامع حاصل خواهد شد. روشن است که این نتیجه شامل حل مسئله کردها در سوریه نیز خواهد بود. همچنین خیلی چیزها وابسته به کسانی است که امروز سخن گفتن از سوی مردم کرد را در انحصار خود قرار دادهاند (نیروهای دموکراتیک سوریه - SDF).
بدون تردید طی مراحل فوق، طرفها از ستیزهجویان SDF خواهند خواست تا مناطق و منابعی که اشغال کردهاند را به دولت مشروع سوریه بازگردانند. به نظر میرسد که این بحث یکی از محورهای مهم نشست سوچی بوده است.
«سرگئی کوژمیاکین» تحلیلگر سیاسی روزنامه «پراودا» چاپ مسکو:
♦ نشست رؤسای جمهور روسیه، ایران و ترکیه در شهر «سوچی» را رسانههای روسی با کنفرانس سال 1945 «یالتا» قابل مقایسه میدانند که چگونگی دنیای پس از جنگ دوم جهانی را تعیین کرده بود. اما آنگونه که اغلب اتفاق میافتد، میان تصور و واقعیات فاصله زیادی وجود دارد.
معلوم است که نشست سوچی به طور کامل قادر به پایان دادن به بحران سوریه نبود و دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد.
اول؛ اینکه اعضای این «سه گانه» نسبت به امروز و فردای سوریه دارای نگاهها و دیدگاههای متفاوتی میباشند که به متناقض بودن منافعشان برمیگردد.
تهران در خصوص موضوع بقای بشار اسد اصرار داشته و مخالف استقلال اقلیت کرد (حتی تحت عنوان خودگردانی وسیع) میباشد. تهران همچنین مخالف قاطع گروههای جهادی (صرف نظر از آنکه خود را چطور معرفی میکنند) است.
ترکیه هرچند با استقلال خواهی کردها از دمشق مقابله میکند ولی همزمان به دنبال در اختیار داشتن مناطق تحت کنترل آنها در سوریه میباشد. با این هدف نیروهای مسلح ترکیه داخل خاک سوریه شده و برخی از مناطق کلیدی در استانهای «ادلب» و «حلب» را تحت کنترل خود قرار دادند. آنکارا نسبت به اعتراض دولت سوریه که این اقدام ترکیه را اشغالگری عنوان کرد، توجهی نشان نداد.
ضمنا در نشست سوچی رئیس جمهور ایران با حمایت از موضوع دمشق، هرگونه حضور نیروهای خارجی بدون دعوت از سوی دولت قانونی سوریه را غیر قابل قبول عنوان کرد.
گذشته از آن، ترکیه همچنان از تعدادی از گروههای افراطی مخالف دولت مشروع سوریه حمایتهای همه جانبه به عمل می آورد.
اما به نظر میرسد روسیه ترجیح میدهد بین دمشق، تهران و آنکارا مانور داده و بر فدرالی شدن سوریه با وضعیت خودگردانی کردها اصرار دارد. مشخص است که مسکو نمیخواهد روابطش با آمریکا و نیروهای دموکراتیک سوریه تحت حمایت واشنگتن را تیرهتر کند.
نکته منفی نشست سوچی نیز این بود که نسبت به اشغال یک سوم قلمرو سوریه از سوی آمریکا و گروههای متحد آن (نیروهای دموکراتیک سوریه) واکنشی نشان داده نشد. تنها کسی که این موضوع را مطرح کرد آقای روحانی بود اما پوتین و اردوغان ترجیح دادند به این موضوع نپردازند. با این حال اصلا معلوم نیست که در چنین شرایطی چگونه میتوان تمامیت ارضی و حق حاکمیت سوریه را تأمین کرد.
بحث بعدی این است که چشم انداز کنگره گفتوگوی ملی سوریه که روسیه روی آن اصرار دارد، مبهم میباشد. به گفته پوتین، این کنگره باید «تمام مخالفان داخلی و خارجی و گروههای مذهبی» را متحد کند.
ولی در تاریخ 23 نوامبر، نمایندگان برخی از گروههای مخالف دولت سوریه ضمن نشستی در ریاض اعلامیهای پخش کرده و خواستار استعفای بشار اسد و انحلال تمام نیروهای امنیتی سوریه شدند و همچنین حضور ایران در حل و فصل بحران این کشور را نامطلوب عنوان کردند. معلوم است که برای گفتو گوهای داخلی سوری تعیین چنین شرایطی کاملا غیر قابل قبول میباشد.
بنابراین ضمن تائید اهمیت نشست سوچی، باید به این نکته نیز اشاره داشت که این نشست به هدف اصلی که حل بحران سوریه میباشد به طور کامل دست نیافت. زیرا تلاش برخی از سران برای پرهیز از مباحث برای دیگران «ناراحت کننده»، در اصل بر اهمیت و مؤثر بودن این نشست به طور جدی لطمه زد.