ایران شرقی/
سفر روز چهارشنبه محمد جواد ظریف به تاجیکستان، در بهبوحه سردی روابط و ادامه رفتار خصمانه دولت دوشنبه در اتهام زنی به جمهوری اسلامی ایران در حمایت از تروریسم، دارای ابهاماتی در خصوص نتایج احتمالی این سفر بود.
در عرف روابط دیپلماتیک دیدار و گفتگوی مقامات ارشد دو کشور، موضوعی معنادار به لحاظ تلاش برای بهبود روابط و یا توسعه آن است و از این منظر همواره میان تمامی کسانی که دغدغه همگرایی و افزایش مناسبات را دارند، مسئلهای مثبت تلقی میگردد.
اما در منطق، زمانیکه دو کشور براساس موضوعاتی ارزشی دچار اختلافاتی با یکدیگر هستند، چنین مطلوب مینماید که حداقل زمینههایی از بهبود فضای اختلافی میان این دو مشاهده شده باشد و سپس مقامات در راس، نسبت به ادامه یا توقف این روند تصمیماتی را حاصل کنند.
سفر آقای ظریف در شرایطی انجام شد که نشانهای از کوتاه آمدن تاجیکها از مواضع ضد ایرانی قابل مشاهده و حتی امیدواری نیز نبود. هجمه رسانهای علیه جمهوری اسلامی ایران همچنان ادامه داشت و از محق دانستن مقامات دولتی تاجیکستان نسبت به مواضع خود در خصوص ایران چیزی کاسته نشده بود.
در این شرایط و ابهامات موجود، سفر آقای ظریف به دوشنبه انجام و طبق دادههایی که بطور رسمی و غیررسمی تاکنون بدست آمده است، تحلیلهایی نچندان امیدوار کننده را میتوان از آن نتیجه گرفت. فرضیاتی که بازهم بایستی گذر زمان آنرا به آزمون بگذارد.
سفر وزیر خارجه ایران، در روز چهارشنبه انجام و پس از ملاقات با «سراج الدین اصل اف» و امامعلی رحمان در عصر همان روز، با برگزاری مراسم رسمی افتتاح سفارت به پایان رسید. اما ظریف طی آن روز؛ دوشنبه را ترک نکرد و تا بعدازظهر روز پنجشنبه در پایتخت تاجیکستان ماند.
نکته جالب در این ماجرا، سفر آقای اصل اف به سمرقند بود. اما ظریف که وی نیز قرار بود به ازبکستان سفر کند، همچنان در تاجیکستان باقی مانده بود.
ادامه حضور آقای ظریف به این معنا میتواند باشد که ضمن ملاقات با رئیس جمهور مسائلی مطرح شده که احتمالا آقای ظریف در دوشنبه ماند تا مسائلی را به تهران منتقل کند و نتیجه را دوباره با دوشنبه (احتمالا از طریقی) در میان بگذارد.
زیرا چنانچه ملاقات با همان نتایج دیپلماتیک به پایان میرسید، دیگر حضور 20 ساعته وی بی معنا بود. پس موضوعی بایستی در میان باشد که ایشان تا یکروز بعد نیز در تاجیکستان باقی ماند.
این دغدغه در خصوص چیستی ماجرا، زمانی حساسیت بیشتری بخود گرفت که سایت پیام، وابسته به حزب نهضت اسلامی تاجیکستان نتایج این سفر را ناموفق اعلام کرد.
این واکنش حزب نهضت؛ ناخودآگاه ذهن را به اشارهای معطوف داشت که اصل اف در میان انبوه تعارفات دیپلماتیک رایج در جریان افتتاح ساختمان جدید بیان کرد و گفت: «روابط بایستی بر اصل احترام متقابل و پرهیز از مداخله در امور داخلی یکدیگر باشد».
در کنار این دو داده که مسئله حزب نهضت را تاحدودی در ذهن پر رنگ تر میکند، اظهار نظر برخی کارشناسان غیررسانهای نزدیک به دولت نیز جالب توجه مینماید؛ آنان میگویند که اگر از این به بعد همکاریهای دو کشور شفاف باشد و روی موضوعاتی خاص تاکید و مانور داده نشود، مشکل خاص دیگری در روابط پیش نخواهد آمد که اشارهای تلویحی به ماجرای حزب نهضت اسلامی و حمایت تهران از این جریان دارد.
البته در این میان، موضوعات حاشیهای دیگری نیز همچون سرمایههای میلیاردی و بلوکه شده بابک زنجانی در تاجیکستان نیز قابل طرح است اما بنابر نشانههایی که اشاراتی به آن شد، ظاهرا ماجرای حزب نهضت اسلامی و چانه زنی بر سر حمایت یا توقف صحبت از آن از سوی تهران؛ در نشستهای انجام شده، محوریت داشته است.
این فرضیه در حالی از قوت بالاتری برخوردار است که حداقل در حال حاضر نه در سطح داخلی و نه منطقهای و نه بینالمللی، هیچ دلیلی برای تغییر موضع تاجیکستان وجود ندارد.